مارکس در هیجدهم برومر لوئی بناپارت، جمهوری پارلمانی را بهعنوان فُرم سیاسی خاص سلطهی بورژوایی تعریف میکند: «(…) زیرا فقط با چنین شکلی بود که دو فراکسیون بزرگ بورژوازی فرانسه میتوانستند با هم ائتلاف کنند و بدینسان تسلط طبقهی خویش را بهجای تسلط یکی از فراکسیونهای ممتاز این طبقه در دستور روز قرار دهند» (MEW 8, 140، فارسی محمد پورهرمزان. ص. 72).
کار در سدهی بیست و یکم / فلوریان توتولو، اولیور ناختوی / برگردان: کاووس بهزادی
مارکس در واکاویاش از جامعهی کاری، کار در کارخانهی سرمایهداری منچستر را مدنظر داشت. دنیای کار امروز، با مدنظر نگرفتن کار در کارخانهی نئوتیلوریستی در کارخانهی بازار جهانی، طور دیگری بهنظر میرسد. تصویر و نماد مشخصکننده [دنیای کار] نه زنجیرهای روغنآلود و تأسیسات پرسروصدا بلکه کار خدماتی و روابط کاری تنظیمشده بهطور اجتماعی است. آیا این امر آشکارکنندهی نگاه کهنهشدهی مارکس از جامعهی کاری نیست؟
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.